Tuesday, May 13, 2008

دانشگاهم در آتش سوخت


خیلی غمگینم. خیلی.
ساختمان
دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه فنی دلفت که این چند سال آخر را در آن می گذراندم در آتش سوخت و دقایقی پیش فرو ریخت.
آتش از ساعت 9:15 صبح شروع شد و حدود ساعت شش و نیم بعد از ظهر ساختمان فرو ریخت. فقط ساختمان نبود که سوخت و فرو ریخت بلکه کلی از پروژه های یکی دو سال آخرم، پروژه های دانشجوهای دیکه، ماکت ها، اسناد، کتابها، و خیلی چیزهای با ارزش دیگه. وقتی فکر می کنم که کارهای استادهایی که سالها زحمت کشیده بودند دود شد و هوا رفت، کارهای دانشجویانی که مدتها روی پروژه های خودشون زحمت کشیده بودند و حتی مشغول پروژه های پایانی خودشون بودند خیلی غمگین میشم.
و ساختمان معماری برای ما پر بود از خاطرات خوب . از تک تک طبقات اون ساختمان تک تک امون خاطره داشتیم. از آتلیه هایی که یاد آور روزهای پر استرس ارائه کار بود تا شیطنتهامون تا زیر زمین دانشکده که بار دانشکده بود و یاد آور شبهای آبجوخوری و سالنهایی که نمایشگاههای مختلف رو به خودش دیده بود.
بچه هایی که رشته معماری درس خوندند می دونن من چی می گم. از فضای دانشگاه تا ما کتها و پروژه ها که از دست دادن هر کدوم چه دردی داره...
وقتی صحنه فرو ریختن ساختمون رو دیدم نه تنها اشکم هم فرو ریخت بلکه چیزی در درونم هم لرزید و فرو ریخت.
الان نمی تونم درست بنویسم. شاید بعدا بیشتر نوشتم.
عکس ها و فیلم فرو ریختن ساختمان رو در این لینکها میتونید ببینید.


http://www.nu.nl/slideshow/slideshowpopup.jsp?action=GetSlideshow&id=1564241


http://www.nuvideo.nl/home/video/show/13697

3 comments:

Anonymous said...

قربونت برم من وقتی شنیدم خیلی نگرانت شدم تا زیلا گفت که با تو حرف زده اره معلومه که ادم ناراحت میشه
حالا قشنگترشو میسازید معمارهای دلفت ! فدات بوس بوس

لیدا حسینی نژاد said...

فدات بشم مریم جون. خیلی حس بدیه . خیلی حیف شد. من هم خیلی چیزام رو از دست دادم. به هر حال مرسی که به یادم بودی. بوس

Anonymous said...

شما که براتون بد نشد... یه لب تاپ و ساختمون جدید و ...چادر که توش درس بخونین! لذتش بیشتره;)