مرگ
و عزیزترینم رفت. این دومین عزیزی است که دست مرگ او را از من می گیرد. عزیز که نه عزیزترین.
او مرد و آنچه ماند دنیایی از خاطره است. لعنت به این مرگ که چه بی رحمانه عزیزترین هایمان را از ما می گیرد. و شیون چه فایده... فریاد چه فایده ... باور کردنش آسان نیست. زهری به دلم نشسته که هیچ دوایی برایش نیست. هیچ... فقط لعنت به مرگ...